با رفتنت خورشید باز هم از مشرق طلوع می کندو از مغرب غروب
می کند ,مهتاب شبها را روشن میکند وستاره ها همچنان چشمک
میزنندو ابرها رقصانبه هر شکلی در می ایند و باد برایشان
زمزمه هایعاشقانه می خواندو زندگی همچنان جریان دارد .
اما تنها این دل غمگین من است که هر لحظه برای دیدارت
بیتابی می کند. ای دل من بدان که او رفته است
و باز نخواهد گشت.
زیر لب با صدایی بغض الود صدایت می کنم و می گو یم:
کاش با دلم بازی نمی کردی.
رفتی , رفتنت را باور ندارم همانطور که باور بودنت برایم
سخت بود.بودنت زندگیم را سرشار امید و عشق کرد و
رفتنت یاییز را سردتر ودلگیر از همیشه کرد .این روزها
هوا خیلی سرد است طوری کهسردی ان را با همه
قلبم حس میکنم و اسمان قلبم همیشه ابری و بارانی
است.
عزیزم اگر قرار بود بروی ومرا در این سکوت یاییزی تنها
بگذاری , کاش نمی امدیو در خانه قلبم را نمی زدی و
می گذاشتی چون گذشته سرد و خاموش می ماند.
دوستدارت
من کی ام ؟
تک درختی تنها
بی برگ وبار
که یارای ایستادن اش نیست
برگ زردی
که یارای فتادن اش نیست
گل سرخی
که یارای شکفتن اش نیست
تکه ابری سفید
که یارای باریدن اش نیست
نسیم سردی
که یارای وزیدن اش نیست
دردی
که یارای تحمل اش نیست
کویرم
زمین تشنه ای
که امید باران اش نیست
دریای ارامی
که موج وتلاطم اش نیست
روحم
روح فسرده ای
که یارای مردن اش نیست
خسته ام
خسته از این دهر
خسته از این زمانه
خسته از این مردمان
خسته از این دروغ ونیرنگ
خسته از این فریب و نیرنگ
مادرم !
تو زیبایی
تو یاکی
توخوبی
تو صادقی
مادرم !
تو مهربانی
تو همه صبری
تو همه شکوه و جلالی
تو همه بهترینی
تو همه دنیایی !
تو همه دنیایی !
بگذار راه رفتن , حرف زدن را از من بگیرند
بگذار محبت , دوستی , عشق را از من بگیرند
بگذار احساس , شوق زندگی را از من بگیرند
بگذار انتخاب کردن , هستی ,حتی کلمات را از من بگیرند
بگذار همه چیز را از من بگیرند
اما
الفبای کلمات رااز من نگیرند
از حروف کلمه خواهم ساخت
کلماتی چون
زندگی , طبیعت ,خاک , عشق , حیات
مدرسه , کلاس , درس ,معلم ,علم
اگاهی
از کلمات جمله خواهم ساخت
جملاتی چون
طبیعت را خواهم شناخت
در مدرسه طبیعت زندگی را خواهم یافت
وادامه خواهم داد
درس زندگی , دوستی , محبت و عشق
را خواهم اموخت
زندگی خواهم کرد
چه بخواهند , چه نخواهند
عشق را خواهم اموخت
دوست خواهم داشت
و دوستی خواهم کرد
چه بخواهند , چه نخواهند
.: Weblog Themes By Pichak :.